جدول جو
جدول جو

معنی خردک منش - جستجوی لغت در جدول جو

خردک منش(خُ دَ مَ نِ)
صاحب تجربه. باتجربه. صاحب رای:
بپرسیدش از راد و خردک منش
ز نیکی کنش مردم و بدکنش.
فردوسی.
، ظاهراً بمعنی انسان شکسته نفس نیز می آید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ مَ نِ)
کودک سرشت. (فرهنگ فارسی معین). کودک مزاج. کودک مشرب:
در کاسۀ لذت شکنان چشمۀ زهرم
در کاسۀ کودک منشان جرعۀ شیرم.
عرفی (از آنندراج).
و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاج شود
لغت نامه دهخدا
(خُ مَ نِ)
اندک نگرش. کم بین:
هرگز ندهد خردمنش را بر خود راه
کز خردمنش محتشمان را حدثان است.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
کسی که اخلاق و عادات کودکان دارد: همه کوسه و پیر و کودک سرشت بخوبی روند از چه هستند زشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود منش
تصویر خود منش
خود پرست مغرور متکبر
فرهنگ لغت هوشیار